یه ذره از حس منو، میون چشماش جا نکرد
صدام برید تو سینه و کنار سایه گم شدم
شبا رو بوم بی کسی،خدام منو صدا نکرد
وقتی که بارون میبارید یه جوی حسرت از چشام
روون میشد تو کوچه ها ولی کسی نگا نکرد
تو هق هق ثانیه ها صدای قلبمو شنید
گفتش میاد اما چرا نگا به ردپا نکرد؟
خسته شدم بس که زدی مُهر جدایی رو دلم
تو هم برو که عاشقی به هیچ دلی وفا نکرد
میدونم قسمت من... تنهاییه مثل خدا
انگاری از خودمه...کسی برام دعا نکرد
بهار غم انگیز...برچسب : نویسنده : raze-shiraz بازدید : 91